"اول اینکه میتوان فشارسنج را برد روی سقف
آسمانخراش،
آنرا از لبه ساختمان پائین انداخت و مدت زمان رسیدن آن به زمین را اندازه
گرفت. ارتفاع ساختمان مساوی یک دوم g ضربدر t به توان دو خواهد بود. اما
بیچاره فشارسنج ."
"یا اگر هوا آفتابی باشد میتوان فشارسنج را
عمودی بر زمین گذاشت و طول سایهاش را اندازه گرفت. بعد طول سایه
آسمانخراش را اندازه گرفت و سپس با یک تناسب ساده ارتفاع آسمانخراش را
بدست آورد ."
"اما اگر بخواهیم خیلی علمی باشیم، میتوان یک تکه
نخ
کوتاه به فشارسنج بست و آنرا مثل یک پاندول به نوسان درآورد، نخست در سطح
زمین و سپس روی سقف آسمانخراش. ارتفاع را از اختلاف نیروی جاذبه میتوان
محاسبه کرد : T = 2 pi sqroot (l / g) ."
"یا اگر آسمانخراش پله
اضطراری داشته باشد، میتوان ارتفاع ساختمان را با بارومتر اندازه زد و
بعد
آنها را با هم جمع کرد."
"البته اگر خیلی گیر و اصولگرا باشید
میتوان از فشارسنج برای اندازهگیری فشار هوا در سقف و روی زمین استفاده
کرد و اختلاف آن برحسب میلیبار را به فوت تبدیل کرد تا ارتفاع ساختمان
بدست آید."
"ولی چون همیشه ما را تشویق میکنند که استقلال ذهنی
را
تمرین کنیم و از روشهای علمی استفاده کنیم، بدون شک بهترین روش آنست که
در
اتاق سرایدار را بزنیم و به او بگوییم: اگر ارتفاع این ساختمان را به من
بگویی یک فشارسنج نو و زیبا به تو میدهم ."
این دانشجو کسی نبود
جز
نیلز بور، تنها دانمارکی که موفق شد جایزه نوبل در رشته
فیزیک را دریافت کند.
البته این داستان واقعی نیست! اولین بار در سال 1958 نشریه Reader’s Digest این داستان جذاب را منتشر کرد. بعدها این داستان توسط افرادی دیگر و به روایت های مختلف نقل شد.
این داستان مصداق ضرب المثل انگلیسی:
Sometimes the “correct” answer is not always the “right” answer
است به معنی اینکه: «بعضی وقت ها پاسخ صحیح، همیشه پاسخ درست نیست.»
علاقه مندان می توانند متن انگلیسی مقاله را دانلود نمایند:
متن انگلیسی مقاله؛ فرمت: PDF
حجم: 267 کیلوبایت